در قسمتهای قبلی ( نوزاد و کودک ۱ تا سه ساله) درباره نکات مهم روانشناسی کودک کوچکتر از سه سال صحبت کردیم. اینبار میخواهیم بر اساس نظریه اریکسون که دوران زندگی را به ۸ دوره زیر تقسیم کرده، درباره نکات روانشناسی کودکان سه تا ۱۲ ساله صحبت کنیم.
- تا یک سالگی
- ۱ تا ۳ سالگی
- ۳ تا ۶ سالگی
- ۶ تا ۱۲ سالگی
- ۱۲ تا ۲۰ سالگی
- ۲۰ تا ۴۰ سالگی
- ۴۰ تا ۶۵ سالگی
- از ۶۵ سالگی به بعد
کودک از ۱۲ سالگی به بعد نوجوان محسوب میشود، بنابراین در این قسمت دو نکته بسیار مهم روانشناسی کودک را که تاثیر مهمی بر آینده کودک شما خواهد داشت را بیان میکنیم.
اگر از آن دسته افرادی هستید که میخواستید تست هوش کودک خود را انجام دهید، از سه سالگی به بعد امکان تست هوش گرفتن برای شما فراهم است. اما به خاطر داشته باشید، هوش اکتسابی است و با انجام فعالیتهای درست افزایش پیدا خواهد کرد.
سه تا شش سالگی کودک
حالا وقت آن است که طبق نظریه روانشناس بزرگ آلمانی اریکسون کودک بین ابتکار و خلاقیت یا احساس گناه یکی را انتخاب کند.
این انتخاب تا آخر عمر در ضمیر کودک نهادینه میشود، پس با انتخاب رفتار درست، بهترین زمینه را برای پیشرفت او در آینده مهیا کنید.
کودکان ۳ تا ۶ ساله لجباز هستند و به عکس چیزی که خواهید گفت، عمل خواهند کرد. علت اصلی این مساله به دست گرفتن ابتکار عمل در زندگی است، او میخواهد قدرت نمایی کند، بنابراین هر کاری میکند که حرفش به کرسی بنشیند. او در مقابل نخور، خواهد خورد و در مقابل بایست خواهد نشست.
کودک با این کارها میخواهد بگوید که قدرت دست اوست و ابتکار و خلاقیت را در زندگیش بر عهده دارد. پس به خاطر داشته باشید:
- کودک ممکن است وسایل خانه مثل تلویزیون یا اسباب بازیهایش را دستکاری کند. آنها را بشکند.
- دوست خیالی پیدا کند و دنیا را آنطور که میخواهد و خلاقیتش اجازه میدهد، تصور کند.
اگر این رفتارها را سرکوب کنید، خلاقیت او از بین رفته و دارای احساس گناه خواهد شد. این فرد هرگز در زندگی خلاقیت و قدرت حل مساله نخواهد داشت تا زندگیش را بهبود بدهد.
آنچه در سه تا شش سالگی کودک بسیار مهم است
- والدین و مربیان تا حد امکان با کودک کنار آمده و همراه او شوند.
- با استفاده از بازی، قصه گویی، تشویق، جایزهها و سایر رفتارهای هدفمند بدون تنبیه و عصبانیت، رفتار و رویکرد مناسب را به کودک آموزش دهند.
- به هیچ وجه نباید با تنبیه اجازه دهید تا کودک احساس گناه کند. رفتارهای نا مناسب را با انجام کار درست یا تشویق کارهای درست تقویت کنید.
به خاطر داشته باشید تا این مرحله کودک سه فاکتور اعتماد، استقلال و خلاقیت را با رفتار شما به دست آورده یا از دست داده است. این سه فاکتور پایههای اساسی زندگی هر فرد محسوب میشوند. به همین علت است که میگویند زندگی از ۰ تا ۶ سالگی شکل میگیرد، و راه یک زندگی سراسر موفقیت یا زندگی سخت در این ۶ سال مشخص میشود.
رفتار شما تا سن ۶ سالگی از نظر روانشناسی کودک، زیر بنای تمام زندگی فرزند شما خواهد بود. هر کار دیگری که انجام دهید. بر این سه ستون شکل خواهد گرفت و اصلاح آنها واقعا نیازمند تلاشهای روانشناسی بسیار زیادی است. پس باید در حد امکان در این زمان به روانپزشک مراجعه و با عمل به دستورهای او یا کتابهای معتبر کودک خود را صحیح تربیت کنید.
۶ تا ۱۲ سالگی
۶ تا ۱۲ سالگی در روانشناسی کودک سن فراگیری زندگی اجتماعی است. در این مرحله از زندگی کودک یا فردی “توانا و تلاشگر” بار آمده یا تبدیل به فردی “ناتوان و سرخورده” خواهد شد.
کودک از ۶ سالگی یا از زمانی که وارد مهد و مدرسه میشود، سعی خواهد کرد قلمرو شخصی خود را در اجتماع مشخص کند.
از نظر روانشناسی کودک این تعیین این قلمرو شخصی در واقع تعریف جایگاه اجتماعی محسوب میشود. کودک هدفهایی با توجه به آنچه برایش مهم است تعریف میکند و سعی میکند به آنها برسد.
این هدفها ممکن است پیدا کردن دوست، موفقیت در یک مسابقه، گرفتن یک نمره خوب، رسیدن به یک وسیله و یا هر چیز دیگری باشد.
رفتار اطرافیان کودک در خانه و مدرسه، حمایت و تشویق آنها باعث پیشرفت او و تبدیل او به شخصی توانا، مسئول و تلاشگر خواهد شد. در صورت مواجه با تحقیر و سرزنش، حس یاس و ناتوانی در کودک نهادینه شده و کودک توانایی انجام کارهای بزرگ را از دست خواهد داد.
توصیه روانشناسی کودک در این مرحله مراقبت غیر مستقیم، تشویق و هدایت و راهنمایی به زبانی نرم و دور از مقایسه است. متاسفانه نظام آموزشی در ایران بسیار تک بعدی است، پس حتما به موارد زیر عمل کنید.
- نمره خوب را تشویق کنید و نمره بد را مورد تحقیر قرار ندهید. اگر کودک شما در درسی نمره بد میگیرد. علت این است که استعداد کودک در زمینه دیگری است. ممکن است کودک شما در ریاضی قوی نباشد و به جای آن در ادبیات قدرت بیشتری داشته باشد.
- کودک خود را به کلاسهای مختلف از موسیقی گرفته تا ورزش بفرستید، کمی زمان دهید تا استعداد و علاقه او کشف شود.
- سعی کنید هر روز با او در مورد روزش صحبت کنید و راهنماییش کنید.
- از او بخواهید خاطراتش را بنویسد. اما اصرار به اینکار نکنید.
- او را تا حد ممکن تشویق کنید و در خواستهها همراهش باشید. اما زیاده روی نکنید.
- سعی کنید مشکلات جدی را با روانشناس حل کنید. مراجعه به روانشناس مساوی با دیوانگی نیست.
- به کودک احترام بگذارید و او را جدی بگیرید.
- اجازه بدهید وظایف ساده خود را انجام دهد و مشقهایش را شما ننویسید. اما تا حد ممکن به او کمک کنید.
- در مراکز معتبر تست استعدادیابی انجام دهید.
- جملههای منفی را بر سر او فریاد نکشید(مثلا تو حتی عمله هم نمیشی)
آیا شما توانستهاید از نظر روانشناسی کودک خود را با اعتماد، خلاقیت و استقلال تربیت کنید؟
کودک شما در چه زمینهای استعداد دارد؟